سنت ظهور و سقوط امّتها :
یکی از سنن الهی این است که هر امتی دارای سرنوشت و مدت دوام مشخص و معینی است.خداوند برای هر امت، دورهای را معین فرموده که پس از سپری شدن این دوره از بین خواهد رفت.بنابراین طبق سنن الهی، امتها به وجود میآیند و دورانی را به حالات مختلف توحید، شرک، کفر و مانند اینها میگذرانند و دچار تحولاتی میشوند و از بین میروند:
هر قومی را دوره و اجل معینی است که چون فرا رسد لحظهای پس و پیش یا تقدیم و تأخیر نتوانند کرد.
هیچ شهر و دیاری در روی زمین نیست جز آنکه پیش از ظهور قیامت اهل آن شهر را یا هلاک یا به عذاب سخت معذب میکنیم.این حکم در کتاب ازلی خدا ثبت یا نقش است.
این سنت بیانگر نظر اسلام در مورد تحولات تاریخ است که نوعی نظریه دورانی تاریخ را تأیید میکند یعنی طبق سنن الهی، امتها به وجود میآیند و دورانی را در حالات مختلف میگذرانند و از بین میروند اما در نهایت جامعهای ایجاد خواهد شد که لبریز از عدل و برابری و تأمینکننده کمال و تعالی انسان است.
سنّت ارسال رسل :
یکی از سنتهای الهی این است که خداوند متعال در میان هر امتی پیامبری برمیانگیزد تا آنان را به راه راست و دین حق هدایت کرده و از ضلالت و گمراهی برهاند.در نتیجه عدهای دعوت حق را قبول کرده هدایت میشوند و گروهی نیز راه گمراهی و ضلالت را میپیمایند.
و برای هر امتی رسولی است که هرگاه رسول آنها آمد و حجت تمام شد(بر مؤمن و کافر)حکم به عدل شود بر هیچکس ستم نخواهد شد.
و هر قومی را راهنمائی است.
و ما اهل هیچ دیاری را تا رسولی به هدایت و اتمام حجت نفرستادیم هلاک نکردیم.
سنت هدایت و اضلال الهی :
هدایت به معنای نشان دادن راه و یا نشان دادن هدف به انسانها و سنتی الهی است که اشعار بر الطاف بیکران خداوند نسبت به بندگانش دارد.هدایت پروردگار در معنای عمومی تمامی موجودات را شامل میشود، در صورتی که در معنای خاص شامل انسانهای خاصی(مؤمنان)میگردد.
در مقابل هدایت، ضلالت قرار دارد و آن به معنای گمراهی و اتخاذ راه و هدف، غیر از راه و هدفی که خداوند متعال به عنوان کمال مطلوب برای انسان تعیین کرده است، میباشد و در مواقع پیروی از هوای نفس و شیطان را شامل میشود.
هدایت و ضلالت هرکدام دارای اقسامی میباشد که با توجه به آیات قرآن و نظر مفسرین از هرکدام طبقهبندیهایی به عمل آمده است.
وسایل و راههای هدایت طبق آیات شریفه قرآن عبارتند از:قرآن، پیامبران الهی، آیات الهی، ابتلا و امتحان الهی، نحوه زندگی گذشتگان، مثلها و شرح صدر.
هدایت و اضلال الهی هرکدام نتیجه خاصی در زندگی انسان برجای میگذراند که در سعادت یا شقاوت فرد و جامعه انسانی نمایان میشود.
سنّت پیروزی حق بر باطل :
اراده خداوند بر پیروزی حق و شکست و نابودی باطل تعلق گرفته است و این اراده خداوندی یکی از سنتهای اوست.اگرچه خداوند با عنایت به الطاف بیکران خود تمامی بندگانش را مورد مرحمت قرار داده است و به آنها نعمات مادی و مواهب خویش را اعطا میفرماید اما اگر بندگان ناسپاسی کردند و کفران نعمت بر جای آورنند به دست خود نعمت را تبدیل به نقمت و خیر را تبدیل به شر میکنند و به عنوان مظاهر باطل عرض وجود میکنند.در اینجاست که سنتهای الهی همواره در جهت پیروزی حق بر باطل بوده است و همین سنت دلالت بر هلاکت امم و جوامع ستمگر و کافر و پیروزی امم و جوامع مؤمن و متقی دارند:
خدا(به لطف خود در لوح محفوظ)نگاشته و حتم گردانیده که البته من و رسولانم(به دشمنان)غالب شویم که خدا بیحد قوی و مقتدر است.
اگر به شما(در جنگ احد)آسیبی رسید به دشمان شما نیز(در بدر)شکست و آسیبی سخت رسید چنانکه آنها مقاومت کردند، شما نیز باید مقاومت کنید، این روزگار را به اختلاف احوال(گاهی فتح و غلبه و گاهی شکست و مغلوبیت)میان خلایق میکنیم که مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود تا از شما مؤمنان آن را که ثابت در دین است گواه دیگران کند و خداوند ستمکاران را دوست ندارد و تا آنکه (به این اختلاف نیک و بد روزگار)اهل ایمان را از هر عیب و نقص پاک و کامل و کافران را به کیفر ستمکاری محو و نابود کند.
خداوند در آیات مختلفی وعده فرموده که مؤمنان را وارثان زمین کند:
و خدا به کسانی که از شما بندگان(به خدا و حجت عصر عج)ایمان آرد و نیکوکار شود وعده فرموده که(در ظهور امام زمان(عج))در زمین خلافت دهد(و به جای امم سالفه حکومت و اقتدار بخشد)چنانکه امم صالح پیامبران سلف جانشین پیامبران خود شدند و علاوه بر خلافت، دین پسندیده آنان را(که اسلام واقعی است) به همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد.
سنّت مجازات :
نابودی کافران و اهل ظلم و فساد و به بیانی تمامی کسانی که به نحوی از انحاء با پیروزی حق مقابله کرده سدّی در راه پیشرفت اسلام به وجود آورده اند. عمل این افراد ممکن است به صورت تکذیب انبیاء، ظلم به مردم، ظلم به خود، اسراف در کفر، فساد عمومی، روابط اجتماعی مبتنی بر بیانصافی، طغیان در معیشت، تکذیب بعث و نشر در قیامت و ثواب و عقاب آخرت، طغیان بر خداوند، فراموشی موعظههای الهی و یا جلوههای دیگر ظلم و کفر و شرک بوده باشد.
و چه بسیار مردم مقتدری در شهرها و دیارها بودند که ما به جرم ظلم و ستمکاری آنها را درهم شکسته و هلاک کردیم و قومی دیگر را به جای آنها بیافریدیم.
و آنان که آیات ما را تکذیب کردند، به زودی به عذاب و هلاکت میافکنیم از جائی که فهم آن نمیکنند.
در این آیه، یک سنت دیگر خداوندی بیان شده است و آن سنت استدراج میباشد.منظور از این سنت این است که خداوند برای کافران نعمتها را پشت سر هم تجدید میکند تا بدین وسیله آنان با التذاذ به این نعمتها از ذکر پروردگار غافل شده و خداوند آنها را مورد امتحان قرار بدهد.و این غفلت آنها از یاد خدا موجب این میشود که اطمینان و آرامش دلهایشان را از دست بدهند و لذا بیش از پیش به اضطراب درونی دچار شوند و سرانجام به عذاب سخت ملحق شوند.
و چه بسیار مردم دیاری که از امر خدا و رسولانش سرپیچیدند(و کافر شدند)اما هم آنان را به حساب سخت مؤاخذه کردیم و به عذاب شدید معذب ساختیم.
و آنگاه که رسولی بر آنها آمد چیزی جز مخالفت و نفرت نیفزودند، بدین جهت که میخواستند در زمین تکبّر و گردنکشی کنند و مکر(در اعمال بد)اندیشند و مکر زشت و فکر بدکاری جز صاحبش احدی را هلاک نخواهد کرد.
و ما چون اهل دیاری را بخواهیم(به کیفر گناه)هلاک سازیم پیشوایان و متنعمان آن شهر را امر کنیم(به طاعت، ولی آنها)راه فسق و تبهکاری و ظلم در آن دیار پیش گیرند و آنجا تنبیه و عقاب لزوم خواهد یافت، آنگاه همه را(به جرم بدکاری)هلاک میسازیم.
سنّت مهلت دادن
سنت الهی بدین قرار نیست که جوامع را بلافاصله پس از رواج ظلم، ستم، کفر و شرک هلاک نماید، بلکه مدتی بنابر اراده خویش به آنان مهلت میدهد تا آنان را آزموده و حجت را به آنها تمام فرماید و ضمنا در همین زندگی دنیا و لذتجوئی آنان از تنعمات مادی، آنها را به نوعی عذاب گرفتار کند.البته این سنت یکی از مظاهر الطاف خداوندی است:
خدای تو دارای آمرزش و رحت است و اگر خواهد تا خلق را به کردارشان مؤاخذه کند، همانا در عذابشان تعجیل کند و لیکن برای آن عذاب وقت معینی است که از آن هرگز پناه و گریز گاهی نخواهد یافت.
و آنان که آیات ما را تکذیب کردند به زودی آنها را به عذاب و هلاکت میافکنیم از جائی که فهم آن نمیکنند، روزی چند به آنها مهلت میدهمی که همانا مکر و عقاب ما بس شدید به آنها رسد.
سنّت جانشین شدن مؤمنان پس از هلاکت کافران :
به منظور پیروزی حق بر باطل و پس از هلاک کافران و ستمگران، این مؤمنان هستند که جانشین آنها میشوند، به عنوان نمونه از آیات مورد مطالعه: و ما اقوام و مللی را پیش از شما به کیفر ظلمشان به دست هلاکت سپردیم و با آنکه پیمبران با آیات و معجزات بر آنها آمد باز هیچ ایمان نیاوردند ما هم اینگونه مردم زشت بدعمل را به کیفر میرسانیم سپس ما بعد از(هلاک)آنها شما را در زمین جانشین کردیم تا بیازمائیم و بنگریم که تا چه عمل خواهید کرد.
سنّت امتحان و ابتلاء :
خداوند متعال بندگان خویش را مورد آزمایش و امتحان قرار میدهد این سنت همانند سایر سنن الهی عمومیت داشته، هم در مورد امم کافر و مشرک و هم در مورد امتهای مؤمن و موحد مجرا است. امتحان مؤمن به سبب تمیز فضایل و از رذائلش میباشد و امتحان کافر به منظور روشن شدن عمل و رفتار اوست.به همین وسیله افراد سعید به سعادت و اشقیاء به شقاوت میرسند و ضمنا این گروهها و یا منافقین در بوته آزمایش قرار گرفته عملشان مشخص میشود و در نتیجه سنن دیگر الهی اجرا میشود یعنی سنت پیروزی حق بر باطل و یا سنت نابودی و هلاکت مشرکین.
گفتیم علت وجود این سنت آشکار شدن نحوه رفتار مردم است تا در نتیجه خداوند اجرا و جزاء آنها را عطا فرماید:
خدایی که مرگ و زندگی را آفرید که شما بندگان را بیازماید تا کدام نیکوکارتر(و خلوص اعمالش بیشتر)است.
سنّت امتحان به لحاظ عمومیت تمامی افراد و گروههای اجتماعی را شامل میشود.بنابراین اولیاء خدا نیز از این امر مستثنی نیستند. طبق آیات قرآن اسباب و وسایل امتحان عبارتند از:
زینتهای زمین، احکام کتاب الهی، شدائد و محن، آسایش و خوشی، داوری در اختلافات مردم، رسیدن ظاهری به مقام دنیوی، فضل پروردگار، معجزات و کارهای خارق العاده، نجات از طاغوت، نیکیها و بدیها، فسق و نافرمانی، ارسال رسل، فتنهانگیزی، تأخیر عذاب و مهلت دادن به کافران، محرمات الهی، شکست و پیروزی، پیدایش اختلاف، ترس، گرسنگی، نقصان اموال و نفوس، مال و جان، مواهب مادی، القائات شیطان، فرزندان، عهد و قسم، جنگ کفر و ایمان، و گروههای مختلف مردم و تفاوت مراتب آنها.
سنّت عبرت آموزی:
از جمله اغراض بیان حال و سرنوشت جوامع گذشته، عبرتآموزی به امتهای حال و آینده است و این یکی از سنتهای الهی است که خداوند سنن خویش را برای بندگانش بیان میفرماید تا مردم هر عصری از آنها پند گرفته و خداوند از این طریق به صورتی با آنان اتمام حجت میفرماید.
و چقدر طوایفی را پیش از اینان هلاک گردانیدیم که با قهر و قوتتر از اینان بودند و در هر دیار راه جستند، آیا با همه نیرومندیشان راه نجاتی(از قهر حق برخود) یافتند؟در این هلاک پیشینیان پند و تذکر است آنرا که قلب هوشیاری باشد یا گوش دل به کلام حق فر دهد و به حقانیتش توجه کامل کند.